چرا علي رغم سياست گذاري ها و برنامه ريزي هاي گردشگري در ايران، نتوانسته ايم در اين عرصه توسعه يابيم. به نظر مي رسد فارغ از کمبودها و موانع فيزيکي موجود، عوامل و موانع بسيار مهم تري وجود دارند که مقابل گسترش اين صنعت قرار گرفته اند. براي فهم اين موانع و تبيين آن، سعي گرديد تا نظرات تعدادي از نخبگان کشور در مورد اين عرصه اخذ شود و مورد تحليل قرار گيرد. روش مطالعه کيفي براي جمع آوري و تحليل روايت هاي نخبگان، مورد توجه اين مقاله بوده است. تحليل روايت ها به سوالات مصاحبه که در چارچوب سه نظريه اساسي فرهنگي بوده است، نشان مي دهد که برخي نخبگان، علت اصلي عدم توسعه گردشگري را در موانعي همچون نبود زيرساخت هاي فيزيکي و عدم سرمايه گذاري لازم مي دانند؛ در حالي که برخي ديگر، موانع فرهنگي و فکري را نام مي برند که ما را از رسيدن به اهداف در نظر گرفته شده باز مي دارند.