چهار شنبه 5 اردیبهشت 1403
منوی سایت
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
صفحه مخصوص واحدها
پیوند ها
...............................................
...............................................
تبلیغات
- مرکز آموزش سازمان فعالیت های قرآنی پایگاه جامع اطلاعات علمی امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی
نجمه کيخا تصريح کرد: سياست اخلاقي در انديشه امام خميني(ره)/ تاثير عرفان در نوع نگاه امام به سياست
تاریخ انتشار: شنبه 2 تیر 1397

 

به گزارش روابط عمومي مرکز فرهنگي دانشجويي امام، ولايت فقيه و انقلاب اسلامي، در پنل تخصصي «جهاني شدن انقلاب اسلامي؛ عقلانيت و اخلاق» از همايش انقلاب اسلامي در منظومه فکري امام خميني(ره)، از نظريه تا عمل که 30خرداد ماه برگزار شد، نجمه کيخا، استاديار دانشگاه شهيد بهشتي، با ارائه مقاله‌اي با عنوان «سياست اخلاقي در انديشه سياسي امام خميني (ره)» به سخنراني پرداخت. وي با اشاره به عبارت سياست اخلاقي، اظهار کرد: سياست صحيح در آثار امام با عناويني، چون سياست الهي و سياست عادلانه آمده است. اما شايد در انديشه امام خميني(ره) با واژه‌اي به نام سياست اخلاقي مواجه نشويم. ايشان در آثار نوشتاري و سخنراني‌ها و مصاحبه‌هاي خويش در صدد تبيين مفهوم سياست اخلاقي برنيامده است، در حالي که هم در شيوه حکومت‌داري و هم در آثار بر جاي مانده از وي با سياست اخلاقي مواجهيم. چرا در حالي که سياست اخلاقي دغدغه اصلي انديشمندان ديني همچون هگل قرار گرفته است، در کلام امام خميني (ره) به کار نرفته است؟

وي ادامه داد: اين مسئله را در فلسفه يونان باستان در انديشه افلاطون و ارسطو نيز شاهديم. اين دو فيلسوف سياسي، اخلاق فضيلت‌گرا را در پيوند با سياست به نيکويي در کتاب جمهور، اخلاق نيکوماخوس و سياست تبيين کرده‌اند، اما از اصطلاح سياست اخلاقي استفاده نکرده‌اند. امام خميني(ره) همچون ارسطو که مبادي و مقدمات کتاب سياست را در کتاب اخلاق نيکوماخوس تبيين کرده است، نخستين کتبي که تاليف کرده است، کتب عرفاني و اخلاقي است. شرح چهل حديث و شرح جنود عقل و جهل، مهم‌ترين کتب اخلاقي امام خميني است.


کيخا افزود: امام خميني بر اساس سنت انديشه ديني و فلسفي کلاسيک، سياست را اساسا اخلاقي مي‌داند. او واژه سياست اخلاقي را به کار نبرد، اما براي حل مسائل و امور سياسي، اهداف، روش‌ها و راه حل‌هاي فردي ارائه مي‌دهد. اهتمام او بر اين است که با ساختن تک‌تک افراد جامعه و نظام سياسي مطلوب را بنا کند. علت شکست‌ها و تلخکامي‌هاي سياسي را نه در ساختار‌ها و برنامه‌ريزي‌هاي سياسي و اقتصادي بلکه در اخلاق تصميم‌گيرندگان و سياستگذاران و نيز مردم جامعه جستجو مي‌کند و از همين‌رو سياست در انديشه وي اساسا اخلاقي است و جور ديگري نمي‌تواند باشد.


وي گفت: در اين پژوهش از ميان منابع مختلف بيش از همه به بيانات امام خميني خطاب به مسئولان مختلف نظام سياسي در دوره رهبري سياسي امام خميني که در مجموعه صحيفه امام گردآوري شده است، استناد شده و بر اين اساس به مواردي از جمله بحث تزکيه، انگيزه الهي، هدف سياست، شيوه‌هاي برخورد با مردم و چگونگي اولويت دادن به سودگرايي، وظيفه گرايي و فضيلت گرايي که از چالش‌هاي حکومت ديني است، پرداختم.


مفهوم سياست و سياست اخلاقي


عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي با بيان اينکه در حکمت فلسفه متعاليه که امام خميني از مهم‌ترين متفکرين آن است، سياست داراي مراتب و انواع است، يادآور شد: اين تقسيم بر اساس نگاه اخلاقي امام خميني به سياست از زاويه قواي نفس انسان صورت گرفته است. قواي نفس عبارتند از: شهوت، غضب، وهم و عقل. حال آنکه سياست صحيح، نسخه‌اي بزرگ‌تر از سياست شخصي است و تدبير نفس و همان‌گونه که يک فرد مي‌کوشد نفس خود را از غلبه شهوت غضب دور دارد و تعادلي ميان قواي خود با حاکميت عقل برقرار سازد، در تدبير جامعه نيز بايد از سياست‌هاي رفاهي صرف دوري کرد و تعادل برقرار کرد.


وي ادامه داد: سياستي که امام خميني بر اساس تعادل قواني نفس انسان و حاکميت عقل تعريف مي‌کند، سياست الهي و گاه سياست عادلانه نام مي‌نهد. از بحث‌هاي قابل توجه در سياست اخلاقي، نحوه ارتباط ميان سياست اخلاقي، سياست عادلانه و سياست الهي است. گرچه امام خميني در توصيف حکومت غالبا از عنوان کلي سياست الهي استفاده مي‌کند، اما کلمه سياست عادلانه نيز در سخنراني‌هاي وي وجود دارد.


کيخا با تاکيد بر اينکه سياست اخلاقي از دل سياست عادلانه مي‌جوشد، افزود: تا زماني که سياست عادلانه تحقق نيابد، نمي‌توان از سياست اخلاقي حرف زد. رابطه ميان سياست عادلانه و سياست اخلاقي شبيه به رابطه ميان عدالت و اخلاق است. در مسائل اجتماعي عدالت مقدم بر اخلاق است، زيرا تا زماني که شهروندان از حقوق و جايگاه قانوني خود برخوردار نشده‌اند، نيکي و بخشش در مورد آن‌ها توجيهي ندارد و آن‌ها را راضي نخواهد کرد. ابتدا بايستي شرايط کسب و کار و دارا بودن مسکن و معيشت مناسب و ديگر نياز‌هاي ضروري شهروندان تامين شود. تامين ضروريات زندگي و رعايت قانون در جامعه به تحقق عدالت مي‌انجامد. اگر اخلاق را تحول بدانيم که در سطحي بالاتر از عدالت قرار دارد، مي‌توانيم تفکيکي ميان سياست اخلاقي و سياست الهي برقرار کنيم. عدالت انساني و عدالت الهي مبتني بر عدالت‌اند، اما سياست اخلاقي از سطح عدالت فراتر مي‌رود و به همدلي، محبت، دوستي، گذشت و ايثار، شهادت و ... توجه مي‌کند. جود برتر از عدل است، در اين معنا اخلاق نوعي فراتر رفتن از خود است. سياست اخلاقي نوعي توجه سياست به اموري فراتر از وظيفه معمول سياست‌ها است. يعني به اموري ظريف‌تر و زيباتر و هنرمندانه‌تر رجوع مي‌کند.


وي گفت: در پاسخ به اين مسئله که سياست اخلاقي در انديشه امام خميني چه مفهومي مي‌تواند داشته باشد؟ بايد گفت: اگر اخلاق نحوه رفتار و عمل انسان را نشان مي‌دهد، بحث از سياست اخلاقي در انديشه امام خميني، نحوه حکومت داري و تدبير جامعه از ديدگاه وي را نمايان مي‌سازد. همان‌گونه که انسان نيازمند تذکر و موعظه و مراقبه و محاسبه و مجاهده است، تدبيرگران سياسي نيز چنين‌اند. موعظه‌اي که امام براي سياست‌مداران دارد، تفاوت زيادي با مواعظ فردي ندارد. هدف و انگيزه بايد يکي باشد و لذا روش نيز همان روش است. جايگاه و مقام هيچ‌گاه نمي‌تواند تغييري در اين شيوه ايجاد کند. تلاش او بر اين است که همين امر را نشان دهد و مداوم به مسئولان يادآوري مي‌کند که به دنبال مقام نباشيد و به جاي واژه رياست از واژه خدمت استفاده مي‌کند که فرد مسئول را هم‌پايه ديگر افراد، اما با تعهد و مسئوليت و مقعيت دشوارتر نشان دهد. بر اين اساس مهم‌ترين شيوه‌هايي که وي در سياست اخلاقي دارد، انگيزه الهي، تزکيه و محبت به مردم است.‌


عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي ادامه داد: مي‌توان گفت، مباحث فلسفه سياسي امام خميني (ره)، به شيوه قياسي طرح شده است، به اين معنا که حرکتي از کل به سمت جزء دارد. از حکمت نظري شروع مي‌شود و به حکمت عملي ختم مي‌شود. اين حرکت از توحيد و يگانگي به سمت جامعه و تکثر موضوعات و افراد، در صدد است دنياي متکثر اجتماعي را به وحدت و يکپارچگي برساند. انديشه توحيدي يک فرد مسلمان بايستي در بيرون از حيات فکري و فردي او نيز نمود يابد و ميان بخش‌هاي مختلف زندگي پيوند برقرار شود. سياست اخلاقي تلاشي است براي ايجاد تحول در انسان تا بتواند به چنين وحدتي دست يابد.


وي با اشاره به تاثير عرفان در نوع نگاه امام خميني(ره) به سياست افزود: بر اساس اين نگاه، همه انگيزه‌ها الهي مي‌شود و فقط بايد براي خداوند کار کرد، بدون اينکه هيچ چشم‌داشتي به سود مادي و دنيوي داشت. به طور کلي براي خدا بودن و براي خدا عمل کردن عصاره عرفان است که وي به سياست وارد کرده است. اين ورود عرفان به صحنه اجتماع و سياست عامه، نشان از اعتماد زياد امام به توان و ظرفيت مردم است که همگان را قادر به طي مراحل سلوک و گذر از زيبايي‌ها و دلفريبي‌هاي دنيا مي‌داند و جالب اينجا است که همين گذار خلقي و انفسي از زيبايي‌هاي دنيا به زيبا شدن دنيا مي‌انجامد.

 

ارسال نظر:
نام:

پست الکترونیکی:

آدرس وبسایت یا وبلاگ:

نظرشما:

لطفا عبارت را در کادر مربوطه وارد نمایید

قوانین سایت:
  • نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی شود
  • لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
  • اگرچه تلاش می شود نظرات ظرف 2ساعت تعیین تکلیف شوند اما نظراتی که پس از ساعت 17 نوشته شود حداکثر تا 10 صبح روز بعد منتشر می شوند
  • پس از تکمیل فرم بر روی دکمه ثبت کلیک نمایید.
نظرات شما: