دکتر علیرضا علوی تبار، روشن فکر دینی و پژوهشگر مطالعات اسلامی و حجتالاسلام دکتر احمد رهدار، عضو شورای علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم، در جلسهای با عنوان "دین و تحولات زمانه" با یک دیگر به گفتوگو پرداختند.
به گزارش خبرنگار دانشگاهی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)- منطقه خراسان، در ابتدای این نشست که روز گذشته، 19 اردیبهشت ماه، به همت سازمان دانشجویان جهاد دانشگاهی خراسان رضوی در دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی برگزار شد، حجتالاسلام دکتر احمد رهدار با تاکید بر اینکه مساله دین و تحولات زمانه توسط سه جریان روشنفکران دینی، حوزویان و اهل سنت به سه نحو متفاوت بیان شده است، اظهار کرد: جریان روشن فکری دینی بر این باورند که باید زمانه و تحولات زمان را یک متغیر مستقل و دین را متغیری وابسته نسبت به این تحولات قرار داد.
وی با بیان اینکه در این تفکر دین تنها زمانی میتواند بقا و توسعه خود را تضمین کند که با تحولات زمان همراه شود، ادامه داد: روشن فکران دینی معتقدند که اگر برنامههای وجود داشته باشد، متوجه دین میشود و تحولات زمانه از آن تاثیر نمیپذیرند. دغدغه اصلی این گروه این است که میخواهند علاوه بر دیندار بودن فرزند زمانه نیز باشند. این جریان دین را متشکل از یک گوهر و یک صدف میدانند و بر این باورند که باید به گوهر دین التزام داشت. وقتی از معتقدان به این جریان میپرسیم که گوهر دین چیست، پاسخهای متفاوت و بلکه متضاد میشنویم.
عضو شورای علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم افزود: تقریر دیگر جریان روشن فکری دینی از مساله دین این است که اسلام به دو قسمت اسلام مکی و اسلام مدنی قسمت میشود. اسلام مکی در زمینه اعتقادات و اسلام مدنی در زمینه فقه مطرح میشود. زیرا آیاتی که در مکه بر پیامبر نازل شده است، آیاتی اعتقادی بوده و آیات مدنی بیشتر مرتبط با فقه هستند.
رهدار در خصوص تقریر جریان حوزوی از دین خاطرنشان کرد: صورت مساله برای جریان علما دین با آنچه که برای جریان روشن فکری شکل گرفته است، تفاوت چندانی ندارد اما ادبیات عالم دینی با ادبیات روشن فکری متفاوت است. عالم دینی برای توضیح دین تعبد به ادبیات دین دارد.
وی اضافه کرد: در حوزه علمیه جریانی با عنوان قرآنگرایان سیاسی وجود دارد. از پیروان این جریان میتوان به آیتالله مدرسی طباطبایی و آیتالله طالقانی اشاره کرد. این جریان بر این باور است که بر خلاف آنچه که در حوزههای علمیه مبنی بر تقسیم آیات قرآن به دو دسته آیات متشابه و محکمه گفته میشود، قرآن یا آیات متشابه ندارد و در صورت وجود تعداد آنها بسیار کم است. به اعتقاد این جریان تنها آیاتی از قرآن متشابه هستند که حروف مقطعه هستند و مابقی از آیات محکم به شمار میروند.
عضو شورای علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم با اشاره به اینکه در میان جریان اهل سنت مساله دین و تحولات زمانه زودتر از شیعیان مورد توجه قرار گرفت، عنوان کرد: پیروان این جریان معتقدند که دین دارای احکام و مقاصدی است که این احکام با مقاصد دین کاملا متفاوت هستند و نباید خیلی به احکام دین التزام داشت و مقاصد آن باید بیشتر مورد توجه قرار گیرند. به طور مثال مقصد دین در زمینه حکم قصاص تامین امنیت است. اگر امنیت از طریق دیگری تامین شود و یا اجرای حکم قصاص ضامن تامین امنیت نشود باید از اجرای حکم صرف نظر شود و حکم جایگزینی برای آن یافت.
رهدار یادآور شد: جریان روشن فکری اهل سنت نسبت به جریان روشن فکری دینی در شیعه بسیار غیرمتدینتر، نسبیترو غیرمنطقیتر است.
در ادامه دکتر علیرضا علوی تبار، روشن فکر دینی و پژوهشگر مطالعات اسلامی، در بخش دیگری از این نشست با اشاره به اینکه تحول زمانه را باید در سه بخش مختلف تحول در اندیشهها، فناوری و تکنولوژی و نظام اجتماعی مورد بررسی قرار داد، اظهار کرد: تحول زمان دارای ابعاد مختلفی است و میتوان در این باره بحث وسیعی داشت. در خصوص تحول اندیشه میتوان گفت در هر دورهای ارزشهای افراد متفاوت است.در بخش تحول نظامهای اجتماعی باید تغییر فرهنگ و پایههای جمعیتی نیز مورد توجه قرار گیرند. به طور کلی تاثیری که تحول فناوری بر دین میگذارد با تاثیری که تحول اندیشه بر آن دارد متفاوت است.
وی تصریح کرد: اگر یک مدل تاثیر تحولات زمان را بر دین ارائه دهد، باید بین چند نکته تفاوت قائل شویم. تعاملات بین زمان و تحولات آن با دین در چهار سطح صورت میگیرد. بالاترین سطح، سطح شکلگیری متن وحیانی است. تصور دینداران این است که خداوند پیام فرا زمان و فرا مکانی را در جریان بعثت به پیامبر داده تا به مردم ابلاغ کند. این پیام شخصی و گذراست که باید به پیامی جمعی و ماندگار تبدیل و در قالب زبان به مردم ارائه شود. زبان تنها جملات و نشانه نیست بلکه شکلی از زندگی است. وقتی پیامی را در زبان یک قوم میریزیم، در حقیقت آن پیام را در زندگی آن قوم ریختهایم. به همین دلیل قالب زبانی انتخاب شده بسیار موثر است.
این روشنفکر دینی گفت: در سطح دوم این تعاملات باید این سیستم عقیدتی شکل گیرد و به عبارتی یکی سیستم عقیدتی از میان آیات استخراج شود. سطح سوم وقتی شکل میگیرد که نظامی از باورهای دینی در دست داریم و میخواهیم آن را تفسیر کرده و معانی آن را کشف کنیم. فهم متن وحیانی و آموزههای دینی به شدت متاثر از فرهنگ زمانهاست. در این سطح است که وارد گفت و گو با متن شده سوالهای خود را از آن میپرسیم.
علویتبار با تاکید بر اینکه در فهم متن دینی انتظاراتی که از دین داریم کاملا موثر است، عنوان کرد: مشخص کردن پرسشها از دین بسیار مهم است. نوع تلقی افراد از مسائل در فهم دینی آنها موثر است.
وی با بیان اینکه رفع شبهات، مقایسه و ترجیح سطح چهارم تعاملات بین زمان و تحولات آن با دین را شامل میشود، افزود: زمانی که متن وحیانی در اختیار است، سیستم باوری استخراج شده و فهم این سیستم صورت گرفته است، بحثهای درون دینی یا برون دینی شکل میگیرد. اینجاست که برخی بین الهیات عقلگرا و ایمانگرا تفاوت قائل میشوند.
این پژوهشگر مطالعات اسلامی در خصوص برآیند این مدل دینی بیان کرد: از سطوح مختلف این مدل نتیجه میگیریم که متن وحیانی شامل پیامی فرازمان و فرامکان خداوند است اما در قالب زمان و مکان پیامی به پیامبر ریخته شده است. به طور مثال اگر این پیام در کشوری مانند سوئد به پیامبر نازل میشد قطعا در آیات مربوط به توصیف بهشت فضایی گرم و آفتابی به تصویر کشیده میشد. به همین دلیل است که اولین وظیفه دین شناس جدا کردن ظرف از مظروف است.
علویتبار پروژه روشن فکری دینی را یک برنامه پژوهشی دانست و گفت: هر برنامه پژوهشی دارای یک هسته سخت است که اگر به آن پایبند نباشد و آن را کنار بگذارد جزو برنامه به شمار نمیرود. بنابراین هر شخصی نمیتواند ادعا کند که جزو پروژه روشنفکری دینی است. هسته سخت این برنامه پذیرش وجود خداوند، وجود متن وحیانی و باور به عنوان شرط لازم برای خوشبختی است.
رهدار، عضو شورای علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم، در واکنش به سخنان علویتبار تصریح کرد: در مساله تحولات زمان و دین تا زمانی که در خصوص قلمرو دین، نسبت محتوا و فرم و فرایند تکامل انسان اتخاذ موضع نکنیم، نمیتوانیم به نتیجهای برسیم. در زمینه قلمرو دین باید مشخص شود که قلمرو دین را نسبت به جهان هستی چگونه تصور میکنیم.
وی اظهار کرد: تعبیری به نام "قلب، قول و قدم" در بین حوزویان مطرح است که همان فرایند تکامل انسان است. تحول دین نه با زبان بلکه با قلب آغاز شده در زبان تجلی پیدا کرده و در قدم محقق میشود. کاری که نبی یا ولی دینی در اجتماع انجام میدهد این است که زبان قوم خود را رشد دهد.
علویتبار نیز در واکنش به سخنان حجتالاسلام رهدار عنوان کرد: در زمینه قلمرو دین این سوال که دین چه بخشی از هستی را در بر میگیرد سوال صحیحی نیست. زیرا قاعدتا وقتی خداوند را آفریننده و جهان را فعل خداوند میدانیم نمیتوان جایی از هستی را بدون وجود خدا تصور کنیم. در مواجه با هر موضوعی چهار تصویر از جمله تصویر علمی، دینی، هنری و متافیزیکی قابلیت ارائه دارند. هر کدام از این چهار تصویر به بخشی از نیازهای انسان پاسخ میدهند. علم و هنر نیز از آفریدههای خداوند است و تناقضی با دین ندارند و به وعی زمینه شناخت دین را فراهم کرده اند.
وی دین شناسی، جهان شناسی و پژوهشهای منطقی یک پارادایم دانست و خاطرنشان کرد: میراث سنتی ما در دین شناسی انباشت جهل نیست. اینها تلاشهای موفق یا ناموفق دین شناسانی بوده که برای شناخت دین کردهاند. باید میراث سنتی حفظ شده و به وسیله نقد آنها به دستآوردهای نوین رسید. روشن فکری دینی نه تکگویی مدرنیته و نه تکگویی سنت را میپذیرد بلکه به دنبال گفت و گو این دو است.