جمعه 31 فروردین 1403
منوی سایت
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
...............................................
صفحه مخصوص واحدها
پیوند ها
...............................................
تبلیغات
- مرکز آموزش سازمان فعالیت های قرآنی
خاطراتی از اولین اعزام یک رزمنده در خبرگزاری ایکنا
تاریخ انتشار: چهار شنبه 10 مهر 1398

یک رزمنده و جانباز دوران دفاع مقدس از شرایط عملیات‌های زیادی در ۸ سال حضور خود در جنگ گفت و بیان کرد: اولین بار که به جبهه اعزام شدم به منطقه‎ای رسیدیم که شب قبل آن عملیاتی آغاز شده بود که توسط یک منافق نفوذ کرده در سپاه لو رفته بود.

محمود احدیان از رزمندگان دفاع مقدس، با حضور در دفتر ایکنا همدان، از خاطرات ۸ سال حضور خود در جبهه گفت و اظهار کرد: متولد ۱۳۴۱ در همدان هستم، در آغاز جنگ، جوانی ۱۷ یا ۱۸ ساله بودم که در دبیرستان علویان مشغول به تحصیل بودم.

وی افزود: بعد از پیروزی انقلاب در کمیته انقلاب اسلامی مشغول به خدمت شده بودم که پس از تشکیل سپاه پاسداران با بررسی‌هایی که انجام دادم فضای سپاه را مناسب‌تر دیده و وارد سپاه شدم اما چون هنوز دیپلم خود را دریافت نکرده و سربازی نرفته بودم بعنوان پاسدار ذخیره خدمت می‌کردم.

احدیان با بیان اینکه رژیم بعث در آغاز تجاوز خود به خاک ایران فرودگاه همدان را نیز بمباران کرد، ادامه داد: آشنایی من با سپاه به قبل از جنگ مربوط می‌شد و در آغاز اولین حمله عراق خود را به ساختمان سپاه که به تازگی به محل کنونی‌اش در میدان باباطاهر منتقل شده بود رساندم.

این رزمنده دفاع مقدس یادآور شد: ساختمان سپاه محل تجمع مردم علاقمند به حضور در جبهه بود، به دلیل پایین بودن سن اجازه اعزام به من ندادند و در نهایت ۱۱ شهریور سال ۱۳۶۰ برای اولین بار به منطقه اعزام شدم.

وی در مورد گذراندن دوره‌های آموزشی قبل از حضور در جنگ توضیح داد: در زمستان ۱۳۵۸ در مسجد محله دوره آموزشی بسیج را گذرانده بودم که توسط برادران ارتش این آمو‌زش‌ها انجام می‌شد. دوره دومی که گذراندم مربوط به زمان حضورم در کمیته بود که توسط یکی از دوستان به نام جلال سراجق که از اعضای گارد جاویدان ارتش شاهنشاهی بود و فردی توانمند و آموزش دیده در این زمینه بود انجام شد، هم‌چنین دوره آموزشی کالیبر ۵۰ را با شهید حسین مرادی در اردوگاه ابوذر گذرانده بودم.

وی یادآور شد: یک دوره آموزش عقیدتی نیز با حضور اساتیدی چون آقای فدایی، صالح و حسن فاضلیان نیز در خیابان مهدیه و محل کارخانه لرد قدیم که محل کنونی بانک ملی است نیز گذراندم.

 

اولین اعزام

احدیان بیان کرد: اولین اعزام به سرپل ذهاب انجام شد، نزدیکی عصر به منطقه رسیدیم و خبر نداشتیم که نیروهای همدانی شب قبل درگیر یک عملیات سخت بودند، ما در حالی رسیدیم که شهر بسیار تاریک بود و هیچ چراغی در آن روشن نبود و آتش گلوله‌های دشمن از هر طرف می‌بارید، وارد شهری شده بودیم که هیچ آشنایی نسبت به آن نداشتیم و از تمام اعضای اعزامی که به تعداد یک مینی بوس بودیم تنها یک نفر اعزام مجدد بود و مابقی همه اعزام اولی بودیم.

این جانباز دوران دفاع مقدس ابراز کرد: فاصله ما با عراقی‌ها تنها ۳ کیلومتر بود که هم زیر دید و هم زیر تیر مستقیم آنان بودیم، تعداد زیادی از نیروهای همدانی شب قبل به شهادت رسیده بودند، این عملیات عملیات شهیدان رجایی و باهنر بود که به دنبال بمب گذاری دفتر ریاست جمهوری در تهران با هدف ایجاد انگیزه و دلگرمی در مردم اجرا شد، اما متاسفانه با نفوذ یکی از منافقین به سپاه همدان که با دادن اطلاعات دقیق و جزئی عملیات به دشمن خیانت کرده بود بسیاری از نیروهای همدانی حدود ۱۲۰ نفر از ۱۴۰ یا ۱۵۰ نفر به شهادت رسیدند و عملیات با شکست مواجه شد.

وی با اشاره به شدت این عملیات و خیانت منافقین، ابراز کرد: زمانی که یکی از نیروهای شرکت کننده در این عملیات برگشت رنگی به شدت زرد داشت که تا ۲ یا ۳ روز قادر به صحبت کردن نبود هرچند این نیرو بعدها بعنوان یکی از معاونان اصلی لشکر انصارالحسین(ع) شد اما شدت آن عملیات و خیانت منافقان بسیار زیاد بود.

احدیان با بیان اینکه بعد از این عملیات به پیشنهاد سردار شادمانی به همراه ۵ نفر از همسن‌ و سال‌های خود به قسمت کمین ۱۰۶ منتقل شدیم، مقری کنار جاده اصلی سرپل ذهاب و قصر شیرین برای پرتاب توپ به سمت ادوات نظامی و ماشین‌های جنگی نیروی بعثی که به دلیل اینکه کاملا در دید آنها بودیم و نزدیکی بیش از حد به آنان تنها در هنگام شب و در تاریکی می‌توانستیم رفت و آمد کنیم، وقتی به آنجا رسیدیم با کمترین امکانات روبرو شدیم به طوریکه قبضه اسلحه ژ ۳ تنها سلاحمان بود.

وی با بیان اینکه دوران دفاع مقدس به دلیل خیانت‌های بنی صدر شرایطی را ایجاد کرده بود که با کمترین امکانات می‌جنگیدیم، یادآور شد: در آن مقر غذا و مهمات برای منطقه ارتفاعات قراویز، تپه کمیل و سه راه گرد تنها با یک دستگاه جیپ سیمرغ تأمین می‌شد.

احدیان با بیان اینکه پس از ۲ ماه حضور در سرپل ذهاب در اواخر آبان‌ماه به همدان بازگشتند، گفت: پس از بازگشت از منطقه به مدرسه رفتم و دوباره در زمستان همان سال روزی که شهید علیرضا حاجی‌بابایی را در ساختمان سپاه دیدم و به من گفت که بعد از ظهر اعزام به منطقه است، به منزل رفتم و در راه پدرم را که برای نماز ظهر به مسجد می‌رفت را دیدم و به او اطلاع دادم که به منطقه می‌روم برایم رو به قبله دعایی خواند و بدرقه‌ام کرد حسی می‌گفت دیگر او را نمی‌بینم و این‌طور برای بار دوم به جبهه رفتم.

 

عملیات مطلع‌الفجر؛ عملیاتی بدون بازگشت

وی با بیان اینکه به منطقه ای در عراق به نام شیشه‌راه که توسط عراق بمیاران شیمیایی شده بود اعزام شدند، اضافه کرد: عملیات مطلع‌الفجر در تاریخ ۲۸ آذر ۱۳۶۰ در منطقه گیلانغرب و در تنگه حاجیان انجام شد و من در آن آرپی چی زن بودم.

این رزمنده دفاع مقدس گفت: ماموریت ما گرفتن ارتفاعات قائمی شکلی که در دست عراقی‌ها بود و با حضور در آن به تمام منطقه اشراف داشتند بود تا بتوانیم در نتیجه آن جاده قصر شیرین به گیلانغرب را از دست عراقی‌ها خارج کنیم.

وی با اشاره به اینکه در صبح عملیات سخنرانی بسیار تاثیرگذاری توسط فردی به نام حاج بابا انجام شد که خود درهمانجا به شهادت رسید و طبق وصیتش در همانجا دفن شد، گفت: در آن سخنرانی گفته شد که این عملیات عملیات رفت است و برگشتی ندارد چرا که شرایط سنگلاخی و کوه‌های قائمی امکان برگشت را برای رزمندگان نداشت و فتح این ارتفاعات هدفی بود تا زمینه آزادی ۴ هزار مردمی که در محاصره عراق بودند را فراهم کند، حدود ۱۵۰ نفر برای عملیات آماده بودند و از آن تعداد شاید کمتر از انگشتان دست از عملیات انصراف دادند.

وی با اشاره به جریان عاشورا عنوان کرد: در تاریخ می‌گویند هرچه به ظهر عاشورا نزدیک تر می‌شد چهره یاران اباعبدالله زیباتر می‌شد، در این عملیات دشوار هم چنین بود.

احدیان ادامه داد: هریک از ۱۵۰ نفر از نیرو‌های اعزامی از همدان به همراه ۱۴ کیلو بار، اسلحه و مهمات به سوی منطقه عملیات راهی شدیم، برای رسیدن به منطقه عملیات «تنگه کورک» بخشی از مسیر را با کامیون و بخشی دیگر را با نفر بر ارتشی طی نمودیم.

این رزمنده دفاع مقدس با بیان اینکه به دلیل عدم آشنایی راهنمای دسته با منطقه تنگه کورک مسیر را گم کرده و چندین بار از یک مسیر گذشتیم، گفت: با استشمام بوی پونه‌های مسیر متوجه شدم که دور خود می‌چرخیم و راه را گم کرده‌ایم که این مهم را به راهنمای گروه نیز اعلام کردم.

این رزمنده جنگ گفت: ۲۸ آذر ماه همزمان با شام اربعین حسینی، گروه عملیات به فرماندهی شهید محمود شهبازی برای بار دوم به منطقه عملیات در تنگه کورک اعزام شدند.

احدیان با اشاره به اینکه حجم آتش دشمن بر سر ما بسیار سنگین بود، گفت: ما در این عملیات باید ۳ منطقه کوهستانی را گرفته و آزادی ۴ هزار ایرانی محاصره در دستان رژیم بعثی را مهیا می‌کردیم.

وی عنوان کرد: صبح آن روز با روشنایی هوا، در دید ۳۶۰ درجه دشمن بودیم و به طور صد درصد زمین گیر شده بودیم به گونه‌ای که از میان ۱۵۰ نفر تعداد بسیار کمی زنده باقی مانده بودند.

این رزمنده دفاع مقدس گفت: با روشن شدن هوا متوجه شدم که من، علی سماواتی و رزمنده‌ای از شهر کبودرآهنگ زنده هستیم با گذشت زمان و با نزدیکی به اذان ظهر برای ادای نماز، نیت کردم که به یک آن، شلیکی از سوی دشمن انجام شد و ترکش حاصل از موجب جراحت صورت و کتف و بازویم شد.

وی ادامه داد: با خونریزی بسیار از هوش رفتم، به دلیل هوای سرد پاییزی، به هوش آمدم در آن لحظه دیدم که علی سماواتی به شهادت رسیده و رزمنده کبودرآهنگی به شدت مجروح شده است و حاج بابا نیز به رزمندگان دستور می‌داد تا مجروحان را به عقب بکشانند.

احدیان با بیان اینکه دوستانش با دیدن حالت بی هوشی او، نامش را در لیست شهدا عنوان کرده بودند، گفت: به دلیل جراحت و خونریزی شدید مرا به بیمارستان شهید طالقانی کرمانشاه منتقل کردند که در آنجا عمق فاجعه این عملیات را درک کردم.

وی با بیان اینکه این عملیات زمینه آزادی ۴ هزار ایرانی محاصره در بند دشمن را مهیا کرد گفت: در این عملیات یعنی «مطلع الفجر» شهدایی بسیاری تقدیم انقلاب شد به گونه ای که از ۱۵۰ نیرو و رزمنده تنها ۱۴ -۱۵ نفر باقی مانده و مابقی به شهادت رسیدند، ناصر شریعتی نیز اسیر شد.

وی با اشاره به اینکه ایران با آغاز جنگ تا اردیبشهت ماه سال ۶۱، به دلیل عدم مخالفت بنی صدر به عنوان رئیس جمهور وقت ایران، با کمترین امکانات در برابر حزب بعثتی ایستادگی و مبارزه کرد.

 

جنگ عراق با ایران جنگی بین‌المللی بود

احدیان با بیان اینکه در آن زمان برای تأمین تجهیزات و مهمات، سختی‌های زیادی را متحمل شدند، گفت: جنگ ایران و عراق یک جنگ بین المللی بود چرا که کشور عراق توسط ۶۴ کشور ابر قدرت دنیا حمایت و پشتیبانی مالی و نظامی می‌شد.

این رزمنده دفاع مقدس با بیان اینکه پس از عملیات تنگه کورک، در عملیات مسلم ابن عقیل نیز شرکت داشته است، گفت: پس از ۹ ماه از عملیات مطلع الفجر، در عملیات مسلم ابن عقیل در قالب گردان کمیل در سومار نیز شرکت داشتم.

وی با بیان اینکه این عملیات دارای ۲ مرحله بود، مرحله نخست در هفته نخست مهر ماه سال ۶۱ در سومار انجام شد ادامه داد: در این عملیات ۲ گردان از استان همدان و یک گردان از قصر شیرین به عنوان پدافند عملیات حضور داشت.

احدیان ادامه داد: گردان «کمیل» شامل رزمندگان همدان و گردان «یاسر» شامل رزمندگان شهر‌های نهاوند، تویسرکان و اسدآباد بود که گردان یاسر در این عملیات مأمور شدند تا در مهر ماه ۶۱ از قصر شیرین و سرپل و ذهاب وارد سومار و در این عملیات حاضر شوند.

این رزمنده سرافراز با اشاره به اینکه زمان ورود ما به سومار، مرحله اول عملیات مسلم ابن عقیل انجام شده بود گفت: در مرحله دوم این عملیات گردان کمیل در ارتفاعات پیر علی که مسلط بر شهر بود مستقر گردید که زمان استقرار ۲ الی ۳ روزه گردان در این منطقه به ۴۰ روز درازا کشید و سپس عملیات آغاز شد.

کربلای ۵ حساس ترین عملیات دفاع مقدس
احدیان با بیان اینکه در عملیات‌ والفجر(۲)، والفجر(۵)، عملیات رمضان و کربلای ۵ نیز حضور داشته است، گفت: به نظر من، حساس ترین عملیات در طول دوران مقدس کربلای(۵) بود.

وی ابراز کرد: پس از عملیات فتح المبین که با آزادی ۳ هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربعی به سرانجام رسید عملیات کربلای ۵ در منطقه ای به وسعت ۲۵۰ کیلومتر که از چهارطرف به آب متصل بوده و ۸۰ درصد توان نظامی بروی زمین شلمچه منعطف بود انجام گرفت.

این رزمنده جنگ گفت: با آزادی خرمشهر در عملیات کربلای ۵، نیرو و رزمندگان ایرانی تا ۱۰ کیلومتری شهر بصره پیش رفتند که عدم موفقیت و پیش روی به سوی بصره، به کارگیری ارتش صهیونیستی اسرائیل و شرکت‌هایی از اروپای شرقی در شبکه نظامی عراق بود.

احدیان در پاسخ به علت عدم آشنایی جوانان و نسل‌های پس از جنگ با وقایع و رموز دفاع مقدس گفت: از سال ۶۱ تا کنون «شبکه نفاق» در تمام مناصب حکومتی و دولتی ایران همچون، مجلس، دانشگاه‌ها، قوه قضائیه و ... رسوخ کرده است و اجازه نمی‌دهد تا منابع اصلی و وقایع حقیقی جنگ و دفاع مقدس در ذهن مردم به ویژه جوانان نفوذ کند.

این رزمنده سرافراز با بیان اینکه خیانت‌های بسیاری از سوی دولت مردان و مسئولین در حق دفاع مقدس شده است، گفت: حذف داستان «حسین فهمیده» از کتب درسی دانش آموزان نمونه‌ای از این خیانت‌های بزرگ در حق دفاع مقدس است.

وی با اشاره به کتاب «ویرانی دروازه‌های شرقی» که توسط یکی از سرلشکران حزب بعث نوشته شده است، گفت: در خاطرات این سرلشکر آورده شده است که اگر نیروهای ایرانی ۱ ساعت زودتر سایت ۴ و ۵ را تصرف می‌کردند من و صدام را که در آن سایت بودیم را به اسارت درمی‌آوردند.

احدیان ادامه داد: در صورتیکه صدام قبلا اعلام کرده بود که اگر ایرانی‌ها این دو سایت را بگیرند من کلید فتح خرمشهر را به آنها می‌دهم.

وی با بیان اینکه دنیا در جنگ عراق با ایران علیه کشور ما بود، یادآور شد: تجهیزاتی که رژیم بعثی در حمله به ایران داشت با امکانات ما اصلا قابل مقایسه نبود، همانطور که در حال حاضر امریکا به خواسته‌های ما در برجام توجهی ندارد در زمان جنگ هم دنیا نسبت به ایران بی‌تفاوت بود اما در کربلای ۵ نیروهای ایرانی مقدمات صدور قطع‌نامه ۵۹۸ را در سازمان ملل فراهم کردند که در ۸ یا ۹ بند آن به خواسته‌های جمهوری اسلامی تمکین کردند.

وی اضافه کرد: در کتاب «ویرانی‌های دروازه‌های شرقی» نویسنده اظهار می‌کند که هفته‌ای دوبار به سفارت امریکا در بغداد می‌رفتم و پاکتی مهر و موم شده از سفارت می‌گرفتم که در این پاکت اطلاعاتی شامل عکس، نقشه و تصاویر مربوط به ایران بود.

وی با اشاره به خاطره یکی از دوستان شهید خود به نام بهرام مبارکی، یادآور شد: در عملیات مرصاد که منافقین اطلاعات بسیار زیادی از نیروهای نفوذی و منافق در ایران دریافت کرده بودند شهید بهرام مبارکی با دیدن نزدیک شدن نیروهای دشمن با بیسیم از فرمانده خود که سردار همدانی بوده است کسب تکلیف می‌کند که در موقعیت خود بماند یا آنجا را ترک کند، در صورتی که می‌دانست حتما دشمنان به او می‌رسند و گرفتار می‌شود، اما به گفته فرمانده خود که می‌گوید «تکلیف دارید که بایستید» عمل می‌کند و در نهایت توسط منافقان با سرنیزه به شهادت می‌رسد، اما حرف فرمانده خود ررا که تکلیف خود می‌دانست را زمین نگذاشت.

احدیان بیان کرد: چنین رشادت‌هایی باعث شد که امروز به اقتداری در منطقه دست پیدا کنیم که هواپیمای فوق سری که وارد آسمان ایران می‌شود را بلافاصله هدف بگیریم.

وی شرایط جنگ یمن و عربستان را همچون جنگ دوران دفاع مقدس ما دانست و بیان کرد: مردم یمن نیز امروز شرایطی چون شرایط ۸ سال دفاع مقدس ما را دارند که بدون حمایت سازمان ملل و هیچ کشوری و بدون امکانات با عربستان که استکبار حامی آن است با دست خالی می‌جنگند.

ارسال نظر:
نام:

پست الکترونیکی:

آدرس وبسایت یا وبلاگ:

نظرشما:

لطفا عبارت را در کادر مربوطه وارد نمایید

قوانین سایت:
  • نظراتی را که حاوی توهین یا افترا است، منتشر نمی شود
  • لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید
  • اگرچه تلاش می شود نظرات ظرف 2ساعت تعیین تکلیف شوند اما نظراتی که پس از ساعت 17 نوشته شود حداکثر تا 10 صبح روز بعد منتشر می شوند
  • پس از تکمیل فرم بر روی دکمه ثبت کلیک نمایید.
نظرات شما: