به گزارش روابط عمومی مرکز فرهنگی دانشجویی امام، ولایت فقیه و انقلاب اسلامی به نقل از ایکنا؛ سیدرضا صالحی امیری، رئیس کمیته ملی المپیک، در آیین افتتاحیه هشتمین دوره اردوی ملی طریق جاوید که امروز دوشنبه چهارم شهریورماه، در حرم مطهر حضرت امام(ره) برگزار شد، بیان کرد: معتقدم بنا به دلایلی از زیست فرهنگیای که دهه اول انقلاب در نظام اسلامی به عنوان الگوی مطول تبیین شده بود، فاصله گرفتهایم و دچار چالشهای بنیادین شدهایم. در ساختاری زندگی میکنیم که در دایره تغییر و تحولات فرهنگی اجتماعی، ایران شکل گرفته است. اولین رهیافت این است که دچار تغییرات و تحولات بسیار گستردهای شدهایم. میتوانم اعتراف کنم که مهمترین مسئله در نظام اسلامی مسئله تغییر است. حجم، شدت، عمق و گستره تغییر، یک پیام دارد و آن اینکه ما در فرایند چهار دهه گذشته در مسیر تغییرات پیاپی بودهایم.
وی ادامه داد: این تغییرات از دهه دوم انقلاب آغاز شد. در دهه اول جامعهای داشتیم که مختصات آن دارای شاخصههای زیست فرهنگی مبتنی بر زیست اخلاقی، همگرایی درونی، احساس امنیت جمعی، نشاط اجتماعی، امید به آینده، رضایتمندی، اعتماد اجتماع، استحکام خانواده و سلامت اجتماعی بود. روند تغییرات تسلسلی بوده است و برای بحث درباره آن به برش تاریخی بیشتری نیاز داریم. در دهه اول ساختار رسمی و غیررسمی با یکدیگر انطباق داشتند، اجزای جامعه گفتمان واحد داشتند، اندیشهها عمدتا آرمانی و رویکردها انقلابی بود، هنجارها و رفتارها اخلاقی بود و مسیر حرکت جامعه به سمت یک جامعه متعالی مبتنی بر ارزشهایی بود که در مبانی فکریمان تحت عنوان مدینه فاضله باور داشتیم. در آن مقطع افراد جامعه اصالت را به ازخودگذشتگی انسانها در مسیر منافع جمعی میدادند و نهایتاً انسانهای بزرگی روی مین میرفتند و احساس رضایت داشتند که شهادت آنها موجب نجات جامعه خواهد شد.
مختصات دهه اول انقلاب
صالحیامیری افزود: اگر بخواهیم واقعیت عینی آن دوران را تفسیر کنیم، باید این مبنا را بپذیریم که در دهه اول جامعهای با مختصات ذکر شده داشتیم؛ این در حالی است که در دهه دوم که عمدتاً بعد از جنگ آغاز میشود، ادبیات رفتاری جامعه دستخوش تغییر میشود. در دهه اول انطباق حداکثری میان ارزشهای جامعه با نظام سیاسی وجود داشت و فضای رسمی و غیررسمی نداشتیم. دهه اول، دهه جنگ بود که معیار شناخت انسانها، معیار فداکاری برای دفاع از نظام و انقلاب اسلامی بود. حاکمیت شخصیت کاریزماتیک امام(ره) همه اجزای جامعه را تحت تأثیر خود قرار میداد اما وقتی وارد دهه دوم میشویم که مصادف با ظهور اینترنت و ماهواره در سال ۱۳۷۲ در ایران است، شاهد تبدیل فقر اطلاعاتی به غرقشدگی و انباشتگی اطلاعات هستیم. آشنایی نسل جدید با جهان جدید، آغاز شکاف میان فرهنگ رسمی و غیررسمی، حذف پدیده زمان و مکان در کسب دانش و اطلاعات، شکافهای ارزشی، هنجاری، نسلی، جنسیتی، فقر و غنا، برخوردار و نابرخوردار، شمال شهر و جنوب شهر و ... از جمله ادبیاتی بود که در دهه دوم شکل گرفت. در واقع در دهه دوم با آغاز تنشها و شکافهای جدید میان متن اجتماعی و نظام سیاسی روبرو بودیم.
وی گفت: ما در شرایطی قرار داریم که هیچ کس نمیتواند ادعا کند که جامعه ایرانی را میشناسد، جامعه نخبگانی در تحلیل وضعیت موجود دچار تأخر است. سرعت تغییرات آن قدر زیاد است که ما نقشی در آن نداریم غیر از اینکه بعد از تغییر آن را تحلیل میکنیم. ما نظارهگران تغییرات و تحولات جامعه هستیم و بعد از وقوع تغییرات به تحلیل آن میپردازیم. سبک زندگی نمونه بارز این تغییرات است که در آن نقشآفرین نیستیم و در نتیجه راهکار و راهحلی برای این تغییرات نداریم. امروز تمامی جغرافیای کشور به دلیل ظهور شبکههای اجتماعی تحت تأثیر این تغییرات قرار دارند.
جامعه ایران پیشبینی ناپذیر است
صالحیامیری افزود: جامعه ایران پیشبینی ناپذیر است، رفتارشناسی جامعه ایرانی نشان میدهد ما نمیتوانیم شناخت دقیقی از جامعه ارائه کنیم. جامعه همواره در حال تصمیمات و تغییرات جدید است و توان پیشبینی و پیشگیری که اقدامی استراتژیک است را نداریم. در چنین شرایطی فعالیت سخت خواهد بود. جامعه ایران، جامعه پیچیدهای است. جامعه ایران سیاست اعمالی دارد نه اعلامی. آنچه گفته میشود و آنچه عمل میشود یکسان نیست. از این منظر اسکن اجتماعی لایههای زیرین جامعه نشان از یک جوشش و خروش است، هیچیک از تغییر و تحولات در جامعه ایرانی مهندسی شده نیست، بلکه ناشی از عدم پیشبینی است.
به گفته صالحیامیری؛ مسئله بسیار مهم در فضای فعلی جامعه ایرانی، دوگانگی فرهنگی است. یک متن فرهنگی اجتماعی داریم که نسبت مستقیمی با ساختار رسمی ندارد. در مسئله حجاب، چهار دهه نیروی انتظامی را درگیر مسئله فرهنگ کردهایم، هنوز بعد از چهار دهه استراتژی مشخصی در موضوع حجاب نداریم. پوشش یک معنا دارد و حجاب معنایی دیگر. ما هنوز نمیدانیم به دنبال پوشش هستیم یا حجاب؟ اگر به دنبال حجاب هستیم چرا فقط مسئله معطوف به زنان شده است؟ آیا مردان نباید عفاف و حجاب داشته باشند؟ منطق حجاب از جنس باورها و درون است. انسانهای باحجاب در همه شرایط حجاب دارند و این معطوف به لباس و ظاهر نیست.
وی گفت: اگر به دنبال بایدها هستیم، باید به دنبال نیروی انتظامی باشیم، اما اگر به دنبال باورها هستیم باید از حوزههای علمیه، صداوسیما، آموزش و پرورش و آموزش عالی بپرسیم چه کردهاید؟ فردی که در فضای باور زیست میکند، فضیلت را بازتولید میکند و فردی که در فضای باید زیست میکند، وقتی به نیروی انتظامی میرسد حجاب را رعایت میکند و خارج از این فضا سبک زندگی خود را خواهد داشت.
رئیس کمیته ملی المپیک بیان کرد: ظهور جنبشهای جدید اجتماعی در جامعه ایرانی بسیار فعال است. جنبشهای متعددی شکل میگیرد و فهم لازم از این جنبشها، ما را در تحلیل واقعیتهای جامعه ایرانی یاری میکند. این در حالی است که عملکرد ما متفاوت از مبانی اندیشهای ماست، ما همه چیز را متناسب با میل خود تفسیر میکنیم. بیعدالتی در مواجهه با تغییرات یعنی تبعیض و تبعیض یعنی ظلم و ظلم آن چیزی است که مبانی انقلاب با آن در تضاد است.
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به موضوع ظهور شبکههای اجتماعی در جامعه ایران، ادامه داد: امروز دیگر مفهوم فضای مجازی معنا ندارد، شبکههای اجتماعی فضای واقعی دارند و مردم جامعه ایران در این فضا زیست فرهنگی دارند. به تأسی از این فضا، پدیدهای به نام نظام آموزشی معنای خود را از دست داده است. معلمان اگر فکر میکنند دانشآموزی که به کلاس آنها میآید، در کلاس حضور دارد و تحت تأثیر تربیت آنهاست، اشتباه میکنند، دانشآموز در فضای فیزیکی مدرسه زیست میکند، اما استفاده فرهنگی خود را نه از کلاس، بلکه از فضای شبکههای اجتماعی دارد.
ظهور جنبشهای جدید اجتماعی در جامعه ایرانی بسیار فعال است. جنبشهای متعددی شکل میگیرد و فهم لازم از این جنبشها، ما را در تحلیل واقعیتهای جامعه ایرانی یاری میکند.
به گفته صالحی امیری؛ ما به طور دائم تحت تأثیر تولید محتوایی هستیم که نقشی در آن نداریم و تنها مصرفکننده هستیم. نظام فرهنگی اجتماعی ایران باید نهضت تولید محتوا را فعال کند. جهاددانشگاهی این ظرفیت را دارد که در این حوزه ورود کند.
کوچ جامعه ایرانی از فضای سیاسی به فضای فرهنگی اجتماعی
وی با تأکید بر اینکه فضای مجازی علیرغم فرصتهایی که دارد، جامعه را دچار گمگشتگی کرده است، گفت: کوچ جامعه ایرانی اکنون از فضای سیاسی به فضای فرهنگی اجتماعی است؛ جوانان در شرایط امروزی، تمایل بیشتری به حضور و فعالیت در فضای فرهنگی و اجتماعی دارند. در حوزه سیاسی به جوان بیشتر نگاه ابزاری میشود.
صالحیامیری همچنین درباره افزایش ثبت مطالعات جدید و خلق ارزشهای جدید، بیان کرد: امروز ذائقههای مصرف و روابط اجتماعی دچار تغییر و تحول شده و اصل تکثر و تنوع بر جامعه ایرانی حاکم شده است. این گستردگی به حدی است که همه عرصهها را تحت تأثیر قرار داده و ما با حجم انبوهی از ذائقههایی که قدرت مدیریت آنها را نداریم، مواجهیم.
به گفته رئیس کمیته ملی المپیک؛ تغییر گروههای مرجع مسئله دیگر در جامعه امروز ایرانی است. ما امروز با تکثر گروههای مرجع مواجهیم و ورزشکاران، بازیگران و سلبریتیها در رأس گروههای مرجع هستند. ما باید بپذیریم که امروز با تغییر در روشها و رویکردها روبرو هستیم و انوع شکافهای سیاسی، اخلاقی و ... محصول این تغییرات خواهد بود.
وی با اشاره به مسئله دیگر که اختلال ارتباطی میان نظام رسمی و متن اجتماعی است گفت: ما از افام (رادیو) با شما صحبت میکنیم، در حالی که گیرنده شما افام ندارد. اگر نتوانیم با نسل جدید با زبان مشترک صحبت کنیم، نمیتوانیم با آنها ارتباط بگیریم و این مشکل ماست، نه نسل جدید. وقتی از دهه اول عبور کردیم و وارد دهه دوم شدیم، اتفاقات جدیدی افتاد و آن افول اثربخشی نهادهای فرهنگی و عدم درک زبان فرهنگی با نسل جدید، و دیگر شکاف فرهنگی میان نسلهای قدیم و جدید و نیز شکاف میان سه حوزه ایرانی، اسلامی و غربی بوده است.
دهه سوم؛ دهه تغییر
صالحیامیری بیان کرد: ما در دهه دوم با شکاف و در دهه سوم با تغییر مواجه بودیم. طلاق از یک درصد در دهه اول انقلاب به ۳۷ درصد در سالهای اخیر رسیده است، هفت میلیون جمعیت در خط فقر قرار میگیرند و در چنین فضایی ما با پدیدهای به نام خشونت، ناسازگاری در خانواده و تغییر مناسبات درون خانواده مواجه میشویم. در این فضا دیگر زنان شهروند درجه دو نیستند. روابط سنتی جای خود را به روابط جدید میدهد و با پدیدهای به نام ازدواج سفید مواجه خواهیم بود. همچنین مصارف موسیقی، فیلم و شعر وارد سبد مصرفی میشود و تلاش برای داشتن آزادیهای اجتماعی بیشتر میشود و نقد قدرت به عنوان اصل فراگیر در جامعه شکل میگیرد.
وی با بیان اینکه ما در دهه چهارم با زندگی دیجیتالی روبرو میشویم، گفت: نظام مدرن که مبتنی بر اندیشه غرب است، بر مبانی فلسفیای نهفته است که با مبانی و خاستگاه ما متفاوت بوده و در این فضا تعارض به وجود میآید. نیازمند ایجاد جامعهای هستیم که ارزشهای دهه اول انقلاب را برای ما بازسازی کند. در این جامعه باید یأس و سرخوردگی جای خود را به امید بدهد و خانوادهِ در معرض فروپاشی، به خانواده مستحکم تبدیل شود.